طرح حقوقی سرقفلی حق کسب و پیشه در 51 صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
طرح حقوقی سرقفلی حق کسب و پیشه
مقدمه :
به نظر می رسد در اماكن تجاری در بسیاری ازشغلها محل كار برای شخص اهمیت زیادی دارد. به این صورت كه وقتی شخصی مغازه ای باز می كند بعد از یك مدت اعتباری پیدا می كند ، مشتریهایی پیدا می كندحق سرقفلی ناظر به همین حالت است یعنی حقی كه برای صاحب مغازه در رابطه با مشتریها ومحل پیدا می شود. زیرا اگرمستأجر محل كارش را تغییر دهد مشتریهای خود را از دست می دهد ومجدداً باید از صفر شروع كند .
سر قفلی مفهومی متمایز از حق كسب وپیشه وتجارت است و آنچه در قانون روابط مؤجر ومستأجر موردبحث قرار گرفته حق كسب وپیشه وتجارت است نه سر قفلی. با توجه به اینكه فقها درمورد خلاف شرع بودن این نهاد حقوقی حكمی نداده اند وقانونگذار بعداز انقلاب این پدیده پذیرفته واغلب محاكم حتی دیوان عالی كشور هم حق كسب وپیشه وتجارت را موردحكم قرار داده اند ودرعرف تجّار هم این مسئله پذیرفته است دراعتبار حق كسب وپیشه وتجارت تردیدی نیست .
گفتار اول : تعریف سرقفلی
« آقای دكتر لنگرودی درترمینولوژی حقوق آورده اند « پولی كه مستأجر ثانی ( به معنی اعم ) به مستأجر سابق درموقع انتقال اجاره بلاعوض می دهد وهمچنین مستأجراول به مؤجر مالك می دهد .» [1]
« تعریف آقای دكتر لنگرودی به معنای وسیع كلمه بیان شده كه علاوه بر سرقفلی به معنی خاص ، شامل حق كسب وپیشه هم می شود. ولی این تعریف دارای این حسن است كه قائل به تفكیك بین سرقفلی وحق كسب وپیشه شده است .[2]»
« حق سرقفلی « حقی است كه بازرگانان وكاسب نسبت به محل پیدا میكند به جهت تقدم در اجاره ، شهرت، جمع آوری مشتری وغیره ....»[3]
« درفرهنگ دهخدا آمده است : « سرقفلی چیزی است كه ازكرایه دار سرای یادكان بگیرند و آن مزد گشودن قفل است كه داخل كرایه نیست .. حق آب وگل یاحقی كه مستأجر را پیدا آید دردكان ویا حمام ویا كاروان سرایی وامثال آن واوآن حق را به مستأجر بعد خود تواند فروخت.»[4]
« مرحوم ناظم الامباء درفرهنگ نفیسی آورده است: وجهی كه ازكرایه داروخانه ودكان علاوه بر كرایه دریافت كنند و آن نزدگشودن قفل است وداخل كرایه نیست .»[5]
ناصر رسائی نیا معتقد است « سر قفلی حقی است معنوی شامل شهرت محل تجاری وموقعیت آن وتعداد مشتریان یاخریداران اتفاقی و رهگذر كه تاجر برای تقدم در اجاره ادامه فعالیت تجاری خود در محل كار دارا می باشد و این نوع سر قفلی مبنای حقوقی دارد وقابل نقل وانتقال به دیگران است همچون سایر حقوق معنوی مانند اسم تجارتی ، علایم تجارتی خرید وفروش می شود ودرروابط مالك ومستأجر سابقاً حق سرقفلی منشأ قانونی نداشت وباتوجه به عرف تجار معامله می گردید. لیكن درقانون مالك ومستأجر كه درخرداد 1356 تصویب گردید بجای سر قفلی از حق كسب ویاپیشه ویاتجارت استفاده شده اما منظور آن مترادف قرار دادن حق سرقفلی با حق كسب وپیشه نبوده ».[6]
« درماده 6 قانون روابط مؤجر ومستأجر مصوب 1376 آمده است : « هر گاه مالك ، ملك تجاری خود رابه اجاره واگذار نماید ، می توان مبلغی را به عنوان سر قفلی ازمستأجر دریافت نماید .
همچنین مستأجر می توانددراثناء مدت اجاره برای واگذاری حق خود مبلغی را از موجر ومستأجر دیگربه عنوان سرقفلی دریافت كند مگرآنكه درضمن عقد اجاره حق انتقال به غیر از وی سلب شده باشد .
تبصره 1: چنانچه مالك سر قفلی نگرفته باشد مستأجر بادریافت سرقفلی ملك را به دیگری واگذار نماید پس از پایان مدت اجاره مستأجر اخیرحق مطالبه سر قفلی ازمالك را ندارد .
تبصره 2: در صورتی كه موجر به طریق صحیح شرعی سر قفلی رابه مستأجر منتقل نماید ، هنگام تخلیه مستأجر مطالبه سرقفلی به قیمت عادلانه روز را دارد .»[7]
« باتوجه به ماده 6 قانون روابط مؤجر ومستأجر مصوب 1376 سرقفلی ناظر به املاك تجاری است. بنابراین اگرشخصی ملك غیر تجاری را به اجاره بدهد مشمول مورد نیست. مگر اینکه درتشخیص ملك تجاری ملاك را تراضی طرفین بدانیم . درتشخیص اینكه ملك تجاری است یا غیر تجاری سه مبنا به عنوان ملاك ومعیار قابل تصور است : الف) اعلام مراجع ذی صلاح قانونی مانندشهر داری ب ) تراضی طرفین عقد ، ج ) عرف .»[8]
«دكتر كاتوزیان سر قفلی رادرمفهوم عام آن چنین تعریف می كند « حقی است برمشتریان دائم وسرمایه تجارتخانه » وادامه می دهند كه : « این حق رادرفارسی «درسایه تجارت » می توان ترجمه كرد. ولی ، سرقفلی درحقوق ایران مفهومی این وسعت ندارد. حق سرقفلی كه قانون روابط مؤجر ومستأجر از آن به « حق كسب یا پیشه یا تجارت» تعبیر كرده : حقّی است كه به موجب آن مستأجر متصرف دراجاره كردن محل كسب خود بر دیگران مقدّم شناخته می شود ودر عرف بازار نیز وقتی می گویند سرقفلی مغازه اش را فروخت یعنی آن را تخلیه كرد وبه دیگری واگذار نمود واین مفهوم شامل انتقال سرمایه مستأجر ونام تجاری اونمی شود .» [9]
در هر حال مبلغ یا مالی كه به عنوان سرقفلی مستأجر، به مؤجر می دهد به موقعیت محل، كیفیت بنا وتجهیزات عین مستأجر بستگی دارد ودر نهایت مالك است كه آنرا تعیین می كندومستأجر می تواند آنرا قبول یا رد كند . مؤجر ملك تجاری می تواند هنگام انعقاد قرار داد اجاره مبلغی یامالی را به عنوان سر قفلی از مستأجر دریافت كند . مستأجر نیز اگر حق انتقال به غیر از وی سلب نشده باشد می تواند مبلغی یا مالی از موجر ویامستاجر جدید به عنوان سرقفلی دریافت كند .
حق سر قفلی بستگی به محل مورد اجاره ونوع استفاده از آن دارد . درتعیین میزان سرقفلی طرفین نقش اصلی دارند . دادگاه با جلب نظر كارشناس رسمی نسبت به تعیین آن اقدام میكند البته طرفین هم می توانند دراین موردبا یكدیگر تراضی داشته باشند. مالك می تواند سر قفلی رانگیرد وبه عبارت دیگرحق سرقفلی ذاتاً قابل اعراض واسقاط وتوقیف وضبط و ضمان است . » [10]
« سرقفلی حقی است كه مستاجر برای تقدم دراجاره ی محل وادامه تجارت درمحل كار خوددارد. مبنای این حق مالی براین اساس استوار است كه موسسات تجاری اغلب اوقات درساختمان هایی تاسیس می شوند كه مالكیت آنها متعلق به دیگران است ودر نتیجه فعالیت تاجر آن محل دراثر پیدا شدن مشتری ارزش مضاعفی پیدا می كند پس این ارزش راباید سوای ارزش مادی آن ملك ومتعلق به كسی دانست كه آن را به وجود آورده است ازطرف دیگر ادامه فعالیت تاجركه آن را می توان به هرپیشه خدماتی یا حتی تولیدی نیز تسری داد تا حد زیادی مستلزم استقرار او درمكان اولیه است. این حق به صاحب آن اجازه میدهد ثمره فعالیت خود را از مالك یا كسی كه پس ازاوقصد اجاره محل را داردودریافت كند و همچنین اختیار تام مالك برای بیرون كردن مستاجر را ازبین می برد .»[1]
« عناصر گوناگونی مانند حسن شهرت ، نام تجارتی ،نوع كار ، كاردانی تاجر ، سرمایه وانواع ماشین افزاز كه اعتبار خاصی رابرای یك شركت یاموسسه ایجادنموده وموجب جذب مشتریان می شود، امروزه سرقفلی گفته می شود . تعریف سرقفلی باتوجه به عناصر متعدد تشكیل دهنده آن وتفاوت هایی كه در انواع تجارت ومحل های مختلف پیدا می كند بسیار مشكل است ولذا ، اغلب آن راتوصیف می كنند. یكی از قضات انگلیسی به نام MACNAGHTENLORD سر قفلی راچنین توصیف می كند« سرقفلی موضوعی است كه درتوصیف بسیار ساده است ولی تعریف آن مشكل است سرقفلی منفعت وامتیاز نام نیك، حسن شهرت، وارتباط یك تجارت است سرقفلی نیروی جاذبه ای است كه مشتری رابه مغازه می كشدوآن چیزی است كه یك تجارت مستقر وقدیمی را از تجارت جدید مشخص می كند. به نظرمن اگر صفت مشترك برای همه موضوعات سرقفلی وجود داشته باشد، آن صفت محلی بودن ( LOCAILTY) است زیرا سر قفلی وجود مستقلی نداشته وفی نفسه استعداد بقاء ندارد . بلكه باید به یك شغلی پیوسته باشد. بااز بین رفتن تجارت سرقفلی نیزنابود می شود هرچه كه عناصر آن باقی می ماند وممكن است دوباره جمع آوری واحیاء شوند .»[2]
این متن فقط قسمتی از طرح حقوقی سرقفلی حق کسب و پیشه می باشد
جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
برچسب ها : طرح حقوقی سرقفلی حق کسب و پیشه , طرح حقوقی , سرقفلی حق کسب و پیشه , دانلود طرح حقوقی
لذت درآمدزایی ساعتی ۳۵٫۰۰۰ تومان در منزل
فقط با ۵ ساعت کار در روز درآمد روزانه ۱۷۵٫۰۰۰ تومانی