در مفهوم توسعه در انگاره ی سیستم ها، فرآیند توسعه با تفکیک و تمایز زیرسیستم ها و نیز خودبسندگی در آن ها تعریف و مشخص می شود به عبارت دیگر، توسعه فرآیندی است که چنانچه در تقدیر تاریخی جامعه ای بگنجد، می تواند به تفکیک و تمایز پهنه های مختلف جامعه (هم چون پهنه ی قدرت، فرهنگ، هنر، ورزش، اقتصاد، دین، دانش، و دست آخر پهنه ی زندگی فردی) و نیز استقلا
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
ایران در حاشیه توسعه نایافتگی و پاسخ های ایرانی
در مفهوم توسعه
در انگاره ی سیستم ها، فرآیند توسعه با تفکیک و تمایز زیرسیستم ها و نیز خودبسندگی در آن ها تعریف و مشخص می شود. به عبارت دیگر، توسعه فرآیندی است که چنانچه در تقدیر تاریخی جامعه ای بگنجد، می تواند به تفکیک و تمایز پهنه های مختلف جامعه (هم چون پهنه ی قدرت، فرهنگ، هنر، ورزش، اقتصاد، دین، دانش، ... و دست آخر پهنه ی زندگی فردی) و نیز استقلال آن ها بینجامد. در این چشم انداز، توسعه مفهومی مثبت و مدرن است که از طریق تولید و انباشت اطلاعات (عقلانیت تکنولوژیک و عقلانیت دمکراتیک) عمل می کند و می تواند از طریق تحول در سیستم (ارگانیزه شدن، خودبسندگی و مینیاتوریزه شدن)، به پیشرفت و کارآمدتر شدن آن کمک کند.
برخی توسعه را به درون زا و برون زا تقسیم کرده اند و به نظر، منظورشان این است که در توسعه ی درون زا فرآیند توسعه در و از درون خود جامعه شروع می شود، و چنان چه غیر از این باشد، توسعه برون زا خواهد بود. در تکمیل این ادعا به مدل هایی هم چون کره ی جنوبی، تایوان و هنگ کنگ به عنوان نمونه هایی از فرآیند توسعه ی برون زا و به مدل هایی چون امریکا، انگلیس و هند به عنوان نمونه هایی از توسعه ی درون زا اشاره می شود.
اما در عین حال می توانیم توسعه را به توسعه ی فعال یا پیشرو و توسعه ی غیر فعال یا پس رو نیز تقسیم کنیم. در این ترمینولوژی، منظورمان از توسعه ی پیشرو آن است که فرآیند توسعه بدون وجود یک، یا چند "دیگری" توسعه یافته (الگو) در حال تجربه است، در حالی که در توسعه ی پس رو، یک یا چند دیگری توسعه یافته وجود دارد. مدل هایی چون امریکا و اروپا نمونه های از توسعه ی پیش رو هستند و مدل هایی چون کره ی جنوبی و هند نمونه های از توسعه ی پس رو.
با این دو تعریف و به کمک انگاره ی سیستم ها، فرآیندهای توسعه را در پهنه های مختلف می توان به ۴ دسته ی متمایز تقسیم و تفکیک کرد:
۱- فرآیندهای توسعه ی درون زا و پیش رو.
۲- فرآیندهای توسعه ی درون زا و پس رو.
۳- فرآیندهای توسعه ی برون زا و پیش رو.
۴- فرآیندهای توسعه ی برون زا و پس رو.
از این منظر به باور من، کشورهای (سیستم ها) مختلف در پهنه ها (زیرسیستم ها) ی مختلف از مدل های توسعه ای متفاوتی ممکن است برخوردار باشند. برای مثال و به طور مشخص پهنه ی ورزش ? به ویژه فوتبال- در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نایافته - و حتی بسیار فقیر ? ممکن است از شرایط بسیار متفاوتی نسبت به دیگر پهنه ها برخوردار باشد، که یکی از دلایل آن به احتمال، می تواند امکان بیشتر و آسان تر اعمال استاندارهای جهانی بر این پهنه ها باشد. در مقایسه با زیر سیستم ورزش، زیر سیستم های دیگر، به علت نبود استانداردهای جهانی (زیر سیستم دین و زیر سیستم آموزش و پرورش)، یا کمبود این استانداردها (زیر سیستم قدرت)، یا وجود مشکلات فراوان برای اعمال آن ها (زیر سیستم حقوق و زیر سیستم قدرت) از توسعه کمتری برخورداند(۱).
توسعه در ایران
به باور من، روند مدرنیزاسیون و فرآیندهای توسعه ای که ایران تا کنون در پهنه های مختلف تجربه کرده است، با وجود قیل و قال ها خسته کننده و حتی خودستایی های تهوع آوری که برخی ملی گراها و سنتی ها در پی آنند، توسعه ای برون زا و پس رو بوده است. به عبارت دیگر، ایران در فرآیند توسعه جهانی، کشوری حاشیه ای به حساب می آید، از این رو، مدرنیزاسیون و توسعه، در پهنه های مختلف، همواره به طور مستقیم یا غیر مستقیم در سایه و پیرو گفتمان های مسلط مرکز شکل گرفته است. این گزاره هم در مورد جریان های چپ و لیبرال ایرانی صادق است، که به طور مستقیم اما با تاخیری قابل درک انعکاس گفتمان غالب مرکز بوده اند، و هم در مورد جریان های مذهبی و ملی گرا، که واکنشی انفعالی بوده اند به آن چه در مرکز می گذرد و از این نظر باید آن ها را انعکاس غیر مستقیم گفتمان مرکز به حساب آورد. از این رو، اگر بخواهیم شروع مدرنیزاسیون و توسعه را در ایران به لحاظ تاریخی رصد کنیم، لاجرم باید از زمانی بیاغازیم که من ایرانی نطفه بست و کم کم به خودآگاهی رسید و توانست برای خودش دیگری ای را تعریف کند. به عبارت دیگر، ما وقتی توانستیم به عنوان یک ایرانی خودمان را تعریف کنیم، که احساس کردیم دیگری ای وجود دارد، دیگری هم چون روس، عثمانی، انگلیس، آلمان، امریکا و ..
چنین اتفاقی در واقع زمانی افتاد که رشد رسانه ها به واسطه ی توسعه ی جهانی به حدی رسید که بتواند تصویر دیگری را برای جمعیت قابل ملاحظه ای از ایرانیان قابل تصور کند. بنابر این می توان به گسترش آموزش، گسترش راههای ارتباطی، گسترش ارتباط با کشورهای دیگر برای تجارت، کار، تحصیل و سیاحت، گسترش رسانه ها جمعی و ... اشاره کرد.
به نظر می رسد تاریخ ایران با ورود اسلام به ایران از متن و مرکز جهان به حاشیه ی منتقل شد (ایران در حاشیه ی جهان اسلام) و نیز به نظر می رسد این تقدیر تیره با شروع تجربه مدرنیته در غرب تیره تر شد و ایران در آینه ی دیگری قدرتمند تازه ای به عنوان یک کشور حاشیه ای تثبیت شد. به باور من تحلیل راه هایی که ایران پس از ورد اسلام به ایران پیمود، راه هایی که با ورود جهان به مدرنیته در ایران تجربه شد و راه هایی که ایران می بایست در آینده طی کند و به ناچار طی نیز خواهد کرد، همه و همه در گرو درک دقیق و شفاف این موقعیت حاشیه ای است. موقعیتی که روانشناسی ویژه ای نیز برای ایرانیان رقم زدهاست. ترکیبی دردناک از احساس حقارت و گرایشات نارسیستیک که اوج آن را در بنیادگراها و ناسیونالیست های وطنی می توان دید.
این که ما چه بوده ایم؟ و چرا؟ یا این که دیگری ما که بود ؟ و چرا؟ تقدیر ما - به مفهوم عمیق کلمه ? است! اگر منظورمان از این سوال ها این باشد که چه عواملی یا دلایلی در این سرنوشت دخالت داشته اند و چگونه؟ البته همیشه امکان گفت و گو وجود دارد و این گفت و گوها نتایج میمونی هم در برخواهد داشت. اما اگر منظورمان این باشد که چه کسی مقصر است؟ به بی راهه رفته ایم، هرچند، ممکن است این سوال ها به بگو مگوهای بسیاری بینجامد.
جهت دریافت فایل ایران در حاشیه توسعه نایافتگی و پاسخ های ایرانی لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
برچسب ها : ایران در حاشیه توسعه نایافتگی و پاسخ های ایرانی , دانلود ایران در حاشیه توسعه نایافتگی و پاسخ های ایرانی , توسعه نایافتگی , حاشیه توسعه نایافتگی , توسعه در ایران , علوم اجتماعی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه
لذت درآمدزایی ساعتی ۳۵٫۰۰۰ تومان در منزل
فقط با ۵ ساعت کار در روز درآمد روزانه ۱۷۵٫۰۰۰ تومانی